English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7976 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
initial acceleration U شتاب اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acceleration U شتاب
acceleration U تعجیل
acceleration سرعت دادن
acceleration U گاز دادن
acceleration U تندی
acceleration U سرعت
acceleration تعجیل افزایش
acceleration U تسریع
acceleration U جهش تحصیلی
acceleration space U فضای شتاب
acceleration time U زمان شتاب
angular acceleration U شتاب زاویهای
centrifugal acceleration U شتاب گریز از مرکز
centripetal acceleration U نیروی جانب مرکز
coefficient of acceleration U ضریب شتاب
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
acceleration principle U براساس این اصل سرمایه گذاری متناسب است با تغییرات تولید که بارابطه زیر بیان می گردد : Y * A = I
acceleration of gravity U شتاب گرانش
acceleration of gravity U شتاب ثقل
acceleration lane U خط شتاب
acceleration lane U خط سرعت گیری
acceleration error U اشتباه مسیر هواپیما دراثرتغییر سرعت
acceleration of gravity U شتاب گرانی
acceleration coefficient U ضریب شتاب
acceleration principle U اصل شتاب
negative acceleration U شتاب منفی
net acceleration U شتاب برایند
net acceleration U شتاب خالص
resultant acceleration U شتاب برایند
resultant acceleration U شتاب خالص
normal acceleration U شتاب عمودی
normal acceleration U شتاب قائم
positive acceleration U شتاب مثبت
longitudinal acceleration U شتاب طولی
linear acceleration U شتاب خطی
instantaneous acceleration شتاب لحظه ای
transverse acceleration U شتاب عرضی
coriolis acceleration U شتاب یک ذره که دریک دستگاه مختصات شتابدار درحرکت است
educational acceleration جهش آموزشی
centripetal acceleration U شتاب مرکزگرا
electron acceleration U شتاب الکترون
impact acceleration شتاب ضربه ای
coefficient of acceleration U ضریب شتاب اقتصادی
acceleration of free fall U شتاب گرانی
post deflection acceleration U شتاب ثانوی
acceleration of free fall U شتاب ثقل
compass acceleration error U خطای شتاب جهت یاب
compass acceleration error U اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
acceleration due to gravity U شتاب ثقل
initial U اولین
initial value U مقدار اولیه
initial U پاراف اصلی
initial U اولین امضاء
initial U اول
initial U اصلی اغازی
initial U ابتدایی
initial U بدوی
initial U واقع در اغاز
initial U اولین قسمت
initial U پاراف در اغاز قرار دادن
initial U نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initial U اغازکردن
initial U اولیه
initial U پاراف کردن
initial U از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initial U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initial U موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد
initial U آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initial U اولین یا در ابتدا
initial U اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initial U حرف اول کلمه
initial U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initial U نخستین
initial U اصلی
initial U اغازی
initial U ابتدائی
initial U خروجی صفر
initial U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initial U نقط ه شروع
initial thrust U نفوذ اولیه نفوذ اصلی
initial thrust U ضربه اصلی
initial strength U استحکام اولیه
initial state U حالت اغازی
initial stage U طبقه نخستین
initial spurt U جهش اغازین
initial vector U مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
initial velocity U سرعت اولیه
initial velocity U سرعت ابتدایی توپ
initial velocity U سرعت اغازی
initial voltage U ولتاژ هاله بنفش
stickup initial U حرف درشت اول پاراگراف
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
initial reserves U ذخایر اولیه
initial expenses U هزینه ابتدائی
initial level U سطح اولیه
initial approach U مسیر تقرب اصلی
initial flood U پیش سیل
initial approach U تقرب اولیه هواپیما
initial expenses U هزینه نخستین
initial campaign U معرفی کالا به بازار
initial cost U هزینه اولیه
initial condition U شرط اولیه
initial condition U شرایط اولیه
initial mass U جرم اولیه
initial movement U نخستین اقدام
initial movement U نهضت اول پیشقدمی
initial speed U سرعت اولیه
initial pressure U فشار ابتدایی
initial point U نقطه اغاز
initial point U نقطه کنترل هوایی
initial adjustment U تنظیم صفر
initial point U نقطه سرپل هوایی
initial point U نقطه شروع
initial point U نقطه اولیه
initial point U نقطه شروع عملیات
initial capital U سرمایه اولیه
initial base font U فونت پایه اغازی
initial boiling point U نقطه اغاز جوشش
magnetic initial permeability U قابلیت نفوذ اولیه
magnetic initial permeability U پرمئابیلیته ی مغناطیسی اولیه
initial program load U بارگیری برنامه اغازی
initial fire request U درخواست ابتدایی اتش
initial inverse voltage U ولتاژ معکوس نخستین
initial susceptibility and permeability U مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
initial setting time of concrete U زمان شروع گرفتن سیمان
I'll put in the initial outlay , you do the work . U ما یه اولیه از من کار از تو
initial alternating short circuit curren U جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
Recent search history Forum search
1it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com